loading...
ممسنی و رستم
آخرین ارسال های انجمن
سردار ایرانی بازدید : 838 یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
خوانین ممسنی از نگاه خوانین

اشاره

خوانین، زندگی و نقش آنها –خوب یا بد- جزئی از تاریخ و فرهنگ ماست. بنابراین بررسی نقش و جایگاه سیاسی-اجتماعی آنها در منطقه موجب شناخت و به تبع آن راهگشای بسیاری از درماندگی های اجتماعی است.

زندگی ایلی، با حاکمیت خان و ایلخان ده ها و صدها سال تاریخ و سنت فارس و منطقه ما را در برگرفته بود و همین کافی است تا نگاه ویژه ای به این مقوله تاریخی و جامعه شناختی داشته باشیم.

به نظر می رسد هر چه که با زمان حاکمیت خوانین بر منطقه فاصله می گیریم نوع نگاه مردم و کارشناسان اجتماعی به مقوله خان و حاکمیت خانخانی ملایم تر، قابل پذیرش تر و متفاوتر از قبل می شود. قبل تر نگاه به خان و مقوله خانخانی یاداور خشونت و ظلم و کشتار و... در ذهن ها بیشتر متبادر می شد و از ابعاد دیگر و متفاوت تر قضیه کمتر صحبت و بحث می شد. اما امروزه این نگاه تا اندازه ای با گذشته نه چندان دور متفاوت شده و از لحاظ های سیاسی، جامعه شناختی و حتی فرهنگی مورد کنکاش واقع می شود.

هنوز داستان های زیادی از ظلم برخی از خوانین در حق رعیت و مردم زیردستش شنیده می شود. هنوز از کشتن ملافلانی از متنفذین فلان طایفه توسط خان حاکم به واسطه ترس از قدرت گیری و نفوذش و یا... داستان ها بر جای مانده است. هنوز از رفتارهای غیر اخلاقی و ضدانسانی برخی از خوانین و خانزادگان وقت در قبال ناموس مردم یا برخی رعایا سخن به میان می آید. هنوز در اذهان کهنسالان و هم نسلان خوانین چنین داستان هایی روایت می شود ولی به نظر می رسد که با گذشت زمان این مقولات منفی کمرنگتر شده و جای خود را به مقولات مثبت می دهد.

توجه به تمدن و فرهنگ و آموزش در نزد بسیاری از خوانین دیده شده و حتی داستان های ناگوار فوق در زندگی خوانین برخی از طوایف نبوده یا خیلی کمتر دیده شده است. همچنین توجه به بهداشت و درمان و در بسیاری از موارد حمایت از رعایا و فقرا در دستور کار برخی از این حاکمان وقت بوده است. بنابراین امروزه می توان با فراغ بال و پژوهش جامع تر و مستقلانه تر وضعیت آن دوران را روشن ساخت و بدور از هر گونه تعصبات نژادی و قبیله ای درباره آنها سخن گفت و مقاله نوشت.

بطور مثال درباره امامقلی خان رستم ممسنی در جایی آمده است که وی به فهلیان ممسنی حمله نمود و آنجا را به تاراج برد و دست به خونریزی زد به گونه ای که در این تاراج آثار قلمی سیدمحمد ابطحی سوخت و از بین رفت.(حسن حبیبی فهلیانی، اثرهای پیش از تاریخ و دوران تاریخی، 1384).

و در جایی دیگر درباره همین خان و توجه اش به آموزش و بهداشت آمده که وی در سال 1303 شمسی در نوگک رستم حمامی عمومی بنا نهاد که خود درباره آن چنین گفته است: "یک باب حمام به طرز ایرانی برای اینکه بتوان غسل های واجب و مستحب را هم نمود ترتیب دادم و آنچه مردم طایفه رستم را دعوت به استحمام می کنم حاضر نشده و می گویند، چون پدران ما حمام نداشته و نمی رفته اند ما هم حمام نمی رویم و لازم نداریم،  این اقدام هم عقیم و بلانتیجه ماند."(تاریخ و جغرافیای ممسنی، نورمحمدمجیدی کرایی، 1371)

خوانین نیز مانند اکثر پروژه های جامعه شناختی و تاریخی دارای ویژگی ها و شرایط خاص منطقه ای به خود را دارند و در صورتی که خواسته شود از زاویه ارزشی و انسانی به این پروژه نگریسته شود باز این پروژه به رنگ خاکستری دیده می شود که در برخی مواقع این رنگ خاکستری به سیاهی می گراید ودر برخی مواقع به سپیدی. پس وقت آن است که امروز تاریخ نگاری جدیدی را در منطقه به عرصه نشر وارد کرد و به ابعاد مختلف قضیه توجه نمود.

ما می دانیم که سال های مدیدی نیست که از عرصه تاج و تخت خوانین بر منطقه می گذرد. هر چه زمان به درازا کشیده شود نگاه به تاریخ نگاه مستقلانه تر و بی طرفانه تری خواهد بود. اما با این حال بر آن شدیم تا در این شماره از فراسو درباره موقعیت آنها پرونده ای را باز نموده و وضعیت، ساختار و نقش آنها را قلمی و ثبت نماییم.

رویکردی که برای موشکافی و تحلیل این مساله، مطمح نظر ماست از دو طریق است: یکی نگاه از درون و دیگری نگاه از برون. در این پرونده تا جایی که در حوصله و فرصت نشریه بود هم از زبان و سخن آن خاندان حاکم وقت بر منطقه استفاده برده ایم و هم از نظر نویسندگان و ناظرین بر موقعیت حاکمیت خانخانی. بنابراین سعی شد کلیه جوانب امر مورد کنکاش قرار گیرد و از زوایای مختلف به آن چشم دوخته شود.

از این رو به سراغ تنی چند از آنها رفتیم که شرایط دیدار با آنها بر ما مهیا شد. برخی دیدارها کوتاه بود و برخی طولانی تر. اطلاعات و نقطه نظرات مختلفی از جنبه های سیاسی اجتماعی آن دوران بیان گردید که قضاوت و داوری درباره این مباحث بر عهده خوانندگان خواهد بود. 

در ادامه چکیده ای کوتاه از اطلاعات حاصل از این دیدارها و گفتگوها بدون هیچگونه ارزشگذاری و تایید و یا رد آنها می آید.

گفتگو با هوشنگ ایلامی:

پدرم موافق اصلاحات ارضی بود

  

طایفه دشمن زیاری از طوایف چندگانه ممسنی است که خوانین ایلامی بر این طایفه حکمرانی می کردند. مرحومان آقاخان

سردار ایرانی بازدید : 640 یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
خوانین ممسنی از نگاه خوانین

اشاره

خوانین، زندگی و نقش آنها –خوب یا بد- جزئی از تاریخ و فرهنگ ماست. بنابراین بررسی نقش و جایگاه سیاسی-اجتماعی آنها در منطقه موجب شناخت و به تبع آن راهگشای بسیاری از درماندگی های اجتماعی است.

زندگی ایلی، با حاکمیت خان و ایلخان ده ها و صدها سال تاریخ و سنت فارس و منطقه ما را در برگرفته بود و همین کافی است تا نگاه ویژه ای به این مقوله تاریخی و جامعه شناختی داشته باشیم.

به نظر می رسد هر چه که با زمان حاکمیت خوانین بر منطقه فاصله می گیریم نوع نگاه مردم و کارشناسان اجتماعی به مقوله خان و حاکمیت خانخانی ملایم تر، قابل پذیرش تر و متفاوتر از قبل می شود. قبل تر نگاه به خان و مقوله خانخانی یاداور خشونت و ظلم و کشتار و... در ذهن ها بیشتر متبادر می شد و از ابعاد دیگر و متفاوت تر قضیه کمتر صحبت و بحث می شد. اما امروزه این نگاه تا اندازه ای با گذشته نه چندان دور متفاوت شده و از لحاظ های سیاسی، جامعه شناختی و حتی فرهنگی مورد کنکاش واقع می شود.

هنوز داستان های زیادی از ظلم برخی از خوانین در حق رعیت و مردم زیردستش شنیده می شود. هنوز از کشتن ملافلانی از متنفذین فلان طایفه توسط خان حاکم به واسطه ترس از قدرت گیری و نفوذش و یا... داستان ها بر جای مانده است. هنوز از رفتارهای غیر اخلاقی و ضدانسانی برخی از خوانین و خانزادگان وقت در قبال ناموس مردم یا برخی رعایا سخن به میان می آید. هنوز در اذهان کهنسالان و هم نسلان خوانین چنین داستان هایی روایت می شود ولی به نظر می رسد که با گذشت زمان این مقولات منفی کمرنگتر شده و جای خود را به مقولات مثبت می دهد.

توجه به تمدن و فرهنگ و آموزش در نزد بسیاری از خوانین دیده شده و حتی داستان های ناگوار فوق در زندگی خوانین برخی از طوایف نبوده یا خیلی کمتر دیده شده است. همچنین توجه به بهداشت و درمان و در بسیاری از موارد حمایت از رعایا و فقرا در دستور کار برخی از این حاکمان وقت بوده است. بنابراین امروزه می توان با فراغ بال و پژوهش جامع تر و مستقلانه تر وضعیت آن دوران را روشن ساخت و بدور از هر گونه تعصبات نژادی و قبیله ای درباره آنها سخن گفت و مقاله نوشت.

بطور مثال درباره امامقلی خان رستم ممسنی در جایی آمده است که وی به فهلیان ممسنی حمله نمود و آنجا را به تاراج برد و دست به خونریزی زد به گونه ای که در این تاراج آثار قلمی سیدمحمد ابطحی سوخت و از بین رفت.(حسن حبیبی فهلیانی، اثرهای پیش از تاریخ و دوران تاریخی، 1384).

و در جایی دیگر درباره همین خان و توجه اش به آموزش و بهداشت آمده که وی در سال 1303 شمسی در نوگک رستم حمامی عمومی بنا نهاد که خود درباره آن چنین گفته است: "یک باب حمام به طرز ایرانی برای اینکه بتوان غسل های واجب و مستحب را هم نمود ترتیب دادم و آنچه مردم طایفه رستم را دعوت به استحمام می کنم حاضر نشده و می گویند، چون پدران ما حمام نداشته و نمی رفته اند ما هم حمام نمی رویم و لازم نداریم،  این اقدام هم عقیم و بلانتیجه ماند."(تاریخ و جغرافیای ممسنی، نورمحمدمجیدی کرایی، 1371)

خوانین نیز مانند اکثر پروژه های جامعه شناختی و تاریخی دارای ویژگی ها و شرایط خاص منطقه ای به خود را دارند و در صورتی که خواسته شود از زاویه ارزشی و انسانی به این پروژه نگریسته شود باز این پروژه به رنگ خاکستری دیده می شود که در برخی مواقع این رنگ خاکستری به سیاهی می گراید ودر برخی مواقع به سپیدی. پس وقت آن است که امروز تاریخ نگاری جدیدی را در منطقه به عرصه نشر وارد کرد و به ابعاد مختلف قضیه توجه نمود.

ما می دانیم که سال های مدیدی نیست که از عرصه تاج و تخت خوانین بر منطقه می گذرد. هر چه زمان به درازا کشیده شود نگاه به تاریخ نگاه مستقلانه تر و بی طرفانه تری خواهد بود. اما با این حال بر آن شدیم تا در این شماره از فراسو درباره موقعیت آنها پرونده ای را باز نموده و وضعیت، ساختار و نقش آنها را قلمی و ثبت نماییم.

رویکردی که برای موشکافی و تحلیل این مساله، مطمح نظر ماست از دو طریق است: یکی نگاه از درون و دیگری نگاه از برون. در این پرونده تا جایی که در حوصله و فرصت نشریه بود هم از زبان و سخن آن خاندان حاکم وقت بر منطقه استفاده برده ایم و هم از نظر نویسندگان و ناظرین بر موقعیت حاکمیت خانخانی. بنابراین سعی شد کلیه جوانب امر مورد کنکاش قرار گیرد و از زوایای مختلف به آن چشم دوخته شود.

از این رو به سراغ تنی چند از آنها رفتیم که شرایط دیدار با آنها بر ما مهیا شد. برخی دیدارها کوتاه بود و برخی طولانی تر. اطلاعات و نقطه نظرات مختلفی از جنبه های سیاسی اجتماعی آن دوران بیان گردید که قضاوت و داوری درباره این مباحث بر عهده خوانندگان خواهد بود. 

در ادامه چکیده ای کوتاه از اطلاعات حاصل از این دیدارها و گفتگوها بدون هیچگونه ارزشگذاری و تایید و یا رد آنها می آید.

گفتگو با هوشنگ ایلامی:

پدرم موافق اصلاحات ارضی بود

  

طایفه دشمن زیاری از طوایف چندگانه ممسنی است که خوانین ایلامی بر این طایفه حکمرانی می کردند. مرحومان آقاخان

سردار ایرانی بازدید : 793 یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
خوانین ممسنی از نگاه خوانین

اشاره

خوانین، زندگی و نقش آنها –خوب یا بد- جزئی از تاریخ و فرهنگ ماست. بنابراین بررسی نقش و جایگاه سیاسی-اجتماعی آنها در منطقه موجب شناخت و به تبع آن راهگشای بسیاری از درماندگی های اجتماعی است.

زندگی ایلی، با حاکمیت خان و ایلخان ده ها و صدها سال تاریخ و سنت فارس و منطقه ما را در برگرفته بود و همین کافی است تا نگاه ویژه ای به این مقوله تاریخی و جامعه شناختی داشته باشیم.

به نظر می رسد هر چه که با زمان حاکمیت خوانین بر منطقه فاصله می گیریم نوع نگاه مردم و کارشناسان اجتماعی به مقوله خان و حاکمیت خانخانی ملایم تر، قابل پذیرش تر و متفاوتر از قبل می شود. قبل تر نگاه به خان و مقوله خانخانی یاداور خشونت و ظلم و کشتار و... در ذهن ها بیشتر متبادر می شد و از ابعاد دیگر و متفاوت تر قضیه کمتر صحبت و بحث می شد. اما امروزه این نگاه تا اندازه ای با گذشته نه چندان دور متفاوت شده و از لحاظ های سیاسی، جامعه شناختی و حتی فرهنگی مورد کنکاش واقع می شود.

هنوز داستان های زیادی از ظلم برخی از خوانین در حق رعیت و مردم زیردستش شنیده می شود. هنوز از کشتن ملافلانی از متنفذین فلان طایفه توسط خان حاکم به واسطه ترس از قدرت گیری و نفوذش و یا... داستان ها بر جای مانده است. هنوز از رفتارهای غیر اخلاقی و ضدانسانی برخی از خوانین و خانزادگان وقت در قبال ناموس مردم یا برخی رعایا سخن به میان می آید. هنوز در اذهان کهنسالان و هم نسلان خوانین چنین داستان هایی روایت می شود ولی به نظر می رسد که با گذشت زمان این مقولات منفی کمرنگتر شده و جای خود را به مقولات مثبت می دهد.

توجه به تمدن و فرهنگ و آموزش در نزد بسیاری از خوانین دیده شده و حتی داستان های ناگوار فوق در زندگی خوانین برخی از طوایف نبوده یا خیلی کمتر دیده شده است. همچنین توجه به بهداشت و درمان و در بسیاری از موارد حمایت از رعایا و فقرا در دستور کار برخی از این حاکمان وقت بوده است. بنابراین امروزه می توان با فراغ بال و پژوهش جامع تر و مستقلانه تر وضعیت آن دوران را روشن ساخت و بدور از هر گونه تعصبات نژادی و قبیله ای درباره آنها سخن گفت و مقاله نوشت.

بطور مثال درباره امامقلی خان رستم ممسنی در جایی آمده است که وی به فهلیان ممسنی حمله نمود و آنجا را به تاراج برد و دست به خونریزی زد به گونه ای که در این تاراج آثار قلمی سیدمحمد ابطحی سوخت و از بین رفت.(حسن حبیبی فهلیانی، اثرهای پیش از تاریخ و دوران تاریخی، 1384).

و در جایی دیگر درباره همین خان و توجه اش به آموزش و بهداشت آمده که وی در سال 1303 شمسی در نوگک رستم حمامی عمومی بنا نهاد که خود درباره آن چنین گفته است: "یک باب حمام به طرز ایرانی برای اینکه بتوان غسل های واجب و مستحب را هم نمود ترتیب دادم و آنچه مردم طایفه رستم را دعوت به استحمام می کنم حاضر نشده و می گویند، چون پدران ما حمام نداشته و نمی رفته اند ما هم حمام نمی رویم و لازم نداریم،  این اقدام هم عقیم و بلانتیجه ماند."(تاریخ و جغرافیای ممسنی، نورمحمدمجیدی کرایی، 1371)

خوانین نیز مانند اکثر پروژه های جامعه شناختی و تاریخی دارای ویژگی ها و شرایط خاص منطقه ای به خود را دارند و در صورتی که خواسته شود از زاویه ارزشی و انسانی به این پروژه نگریسته شود باز این پروژه به رنگ خاکستری دیده می شود که در برخی مواقع این رنگ خاکستری به سیاهی می گراید ودر برخی مواقع به سپیدی. پس وقت آن است که امروز تاریخ نگاری جدیدی را در منطقه به عرصه نشر وارد کرد و به ابعاد مختلف قضیه توجه نمود.

ما می دانیم که سال های مدیدی نیست که از عرصه تاج و تخت خوانین بر منطقه می گذرد. هر چه زمان به درازا کشیده شود نگاه به تاریخ نگاه مستقلانه تر و بی طرفانه تری خواهد بود. اما با این حال بر آن شدیم تا در این شماره از فراسو درباره موقعیت آنها پرونده ای را باز نموده و وضعیت، ساختار و نقش آنها را قلمی و ثبت نماییم.

رویکردی که برای موشکافی و تحلیل این مساله، مطمح نظر ماست از دو طریق است: یکی نگاه از درون و دیگری نگاه از برون. در این پرونده تا جایی که در حوصله و فرصت نشریه بود هم از زبان و سخن آن خاندان حاکم وقت بر منطقه استفاده برده ایم و هم از نظر نویسندگان و ناظرین بر موقعیت حاکمیت خانخانی. بنابراین سعی شد کلیه جوانب امر مورد کنکاش قرار گیرد و از زوایای مختلف به آن چشم دوخته شود.

از این رو به سراغ تنی چند از آنها رفتیم که شرایط دیدار با آنها بر ما مهیا شد. برخی دیدارها کوتاه بود و برخی طولانی تر. اطلاعات و نقطه نظرات مختلفی از جنبه های سیاسی اجتماعی آن دوران بیان گردید که قضاوت و داوری درباره این مباحث بر عهده خوانندگان خواهد بود. 

در ادامه چکیده ای کوتاه از اطلاعات حاصل از این دیدارها و گفتگوها بدون هیچگونه ارزشگذاری و تایید و یا رد آنها می آید.

گفتگو با هوشنگ ایلامی:

پدرم موافق اصلاحات ارضی بود

  

طایفه دشمن زیاری از طوایف چندگانه ممسنی است که خوانین ایلامی بر این طایفه حکمرانی می کردند. مرحومان آقاخان

سردار ایرانی بازدید : 963 یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
خوانین ممسنی از نگاه خوانین

اشاره

خوانین، زندگی و نقش آنها –خوب یا بد- جزئی از تاریخ و فرهنگ ماست. بنابراین بررسی نقش و جایگاه سیاسی-اجتماعی آنها در منطقه موجب شناخت و به تبع آن راهگشای بسیاری از درماندگی های اجتماعی است.

زندگی ایلی، با حاکمیت خان و ایلخان ده ها و صدها سال تاریخ و سنت فارس و منطقه ما را در برگرفته بود و همین کافی است تا نگاه ویژه ای به این مقوله تاریخی و جامعه شناختی داشته باشیم.

به نظر می رسد هر چه که با زمان حاکمیت خوانین بر منطقه فاصله می گیریم نوع نگاه مردم و کارشناسان اجتماعی به مقوله خان و حاکمیت خانخانی ملایم تر، قابل پذیرش تر و متفاوتر از قبل می شود. قبل تر نگاه به خان و مقوله خانخانی یاداور خشونت و ظلم و کشتار و... در ذهن ها بیشتر متبادر می شد و از ابعاد دیگر و متفاوت تر قضیه کمتر صحبت و بحث می شد. اما امروزه این نگاه تا اندازه ای با گذشته نه چندان دور متفاوت شده و از لحاظ های سیاسی، جامعه شناختی و حتی فرهنگی مورد کنکاش واقع می شود.

هنوز داستان های زیادی از ظلم برخی از خوانین در حق رعیت و مردم زیردستش شنیده می شود. هنوز از کشتن ملافلانی از متنفذین فلان طایفه توسط خان حاکم به واسطه ترس از قدرت گیری و نفوذش و یا... داستان ها بر جای مانده است. هنوز از رفتارهای غیر اخلاقی و ضدانسانی برخی از خوانین و خانزادگان وقت در قبال ناموس مردم یا برخی رعایا سخن به میان می آید. هنوز در اذهان کهنسالان و هم نسلان خوانین چنین داستان هایی روایت می شود ولی به نظر می رسد که با گذشت زمان این مقولات منفی کمرنگتر شده و جای خود را به مقولات مثبت می دهد.

توجه به تمدن و فرهنگ و آموزش در نزد بسیاری از خوانین دیده شده و حتی داستان های ناگوار فوق در زندگی خوانین برخی از طوایف نبوده یا خیلی کمتر دیده شده است. همچنین توجه به بهداشت و درمان و در بسیاری از موارد حمایت از رعایا و فقرا در دستور کار برخی از این حاکمان وقت بوده است. بنابراین امروزه می توان با فراغ بال و پژوهش جامع تر و مستقلانه تر وضعیت آن دوران را روشن ساخت و بدور از هر گونه تعصبات نژادی و قبیله ای درباره آنها سخن گفت و مقاله نوشت.

بطور مثال درباره امامقلی خان رستم ممسنی در جایی آمده است که وی به فهلیان ممسنی حمله نمود و آنجا را به تاراج برد و دست به خونریزی زد به گونه ای که در این تاراج آثار قلمی سیدمحمد ابطحی سوخت و از بین رفت.(حسن حبیبی فهلیانی، اثرهای پیش از تاریخ و دوران تاریخی، 1384).

و در جایی دیگر درباره همین خان و توجه اش به آموزش و بهداشت آمده که وی در سال 1303 شمسی در نوگک رستم حمامی عمومی بنا نهاد که خود درباره آن چنین گفته است: "یک باب حمام به طرز ایرانی برای اینکه بتوان غسل های واجب و مستحب را هم نمود ترتیب دادم و آنچه مردم طایفه رستم را دعوت به استحمام می کنم حاضر نشده و می گویند، چون پدران ما حمام نداشته و نمی رفته اند ما هم حمام نمی رویم و لازم نداریم،  این اقدام هم عقیم و بلانتیجه ماند."(تاریخ و جغرافیای ممسنی، نورمحمدمجیدی کرایی، 1371)

خوانین نیز مانند اکثر پروژه های جامعه شناختی و تاریخی دارای ویژگی ها و شرایط خاص منطقه ای به خود را دارند و در صورتی که خواسته شود از زاویه ارزشی و انسانی به این پروژه نگریسته شود باز این پروژه به رنگ خاکستری دیده می شود که در برخی مواقع این رنگ خاکستری به سیاهی می گراید ودر برخی مواقع به سپیدی. پس وقت آن است که امروز تاریخ نگاری جدیدی را در منطقه به عرصه نشر وارد کرد و به ابعاد مختلف قضیه توجه نمود.

ما می دانیم که سال های مدیدی نیست که از عرصه تاج و تخت خوانین بر منطقه می گذرد. هر چه زمان به درازا کشیده شود نگاه به تاریخ نگاه مستقلانه تر و بی طرفانه تری خواهد بود. اما با این حال بر آن شدیم تا در این شماره از فراسو درباره موقعیت آنها پرونده ای را باز نموده و وضعیت، ساختار و نقش آنها را قلمی و ثبت نماییم.

رویکردی که برای موشکافی و تحلیل این مساله، مطمح نظر ماست از دو طریق است: یکی نگاه از درون و دیگری نگاه از برون. در این پرونده تا جایی که در حوصله و فرصت نشریه بود هم از زبان و سخن آن خاندان حاکم وقت بر منطقه استفاده برده ایم و هم از نظر نویسندگان و ناظرین بر موقعیت حاکمیت خانخانی. بنابراین سعی شد کلیه جوانب امر مورد کنکاش قرار گیرد و از زوایای مختلف به آن چشم دوخته شود.

از این رو به سراغ تنی چند از آنها رفتیم که شرایط دیدار با آنها بر ما مهیا شد. برخی دیدارها کوتاه بود و برخی طولانی تر. اطلاعات و نقطه نظرات مختلفی از جنبه های سیاسی اجتماعی آن دوران بیان گردید که قضاوت و داوری درباره این مباحث بر عهده خوانندگان خواهد بود. 

در ادامه چکیده ای کوتاه از اطلاعات حاصل از این دیدارها و گفتگوها بدون هیچگونه ارزشگذاری و تایید و یا رد آنها می آید.

گفتگو با هوشنگ ایلامی:

پدرم موافق اصلاحات ارضی بود

  

طایفه دشمن زیاری از طوایف چندگانه ممسنی است که خوانین ایلامی بر این طایفه حکمرانی می کردند. مرحومان آقاخان

سردار ایرانی بازدید : 669 یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
خوانین ممسنی از نگاه خوانین

اشاره

خوانین، زندگی و نقش آنها –خوب یا بد- جزئی از تاریخ و فرهنگ ماست. بنابراین بررسی نقش و جایگاه سیاسی-اجتماعی آنها در منطقه موجب شناخت و به تبع آن راهگشای بسیاری از درماندگی های اجتماعی است.

زندگی ایلی، با حاکمیت خان و ایلخان ده ها و صدها سال تاریخ و سنت فارس و منطقه ما را در برگرفته بود و همین کافی است تا نگاه ویژه ای به این مقوله تاریخی و جامعه شناختی داشته باشیم.

به نظر می رسد هر چه که با زمان حاکمیت خوانین بر منطقه فاصله می گیریم نوع نگاه مردم و کارشناسان اجتماعی به مقوله خان و حاکمیت خانخانی ملایم تر، قابل پذیرش تر و متفاوتر از قبل می شود. قبل تر نگاه به خان و مقوله خانخانی یاداور خشونت و ظلم و کشتار و... در ذهن ها بیشتر متبادر می شد و از ابعاد دیگر و متفاوت تر قضیه کمتر صحبت و بحث می شد. اما امروزه این نگاه تا اندازه ای با گذشته نه چندان دور متفاوت شده و از لحاظ های سیاسی، جامعه شناختی و حتی فرهنگی مورد کنکاش واقع می شود.

هنوز داستان های زیادی از ظلم برخی از خوانین در حق رعیت و مردم زیردستش شنیده می شود. هنوز از کشتن ملافلانی از متنفذین فلان طایفه توسط خان حاکم به واسطه ترس از قدرت گیری و نفوذش و یا... داستان ها بر جای مانده است. هنوز از رفتارهای غیر اخلاقی و ضدانسانی برخی از خوانین و خانزادگان وقت در قبال ناموس مردم یا برخی رعایا سخن به میان می آید. هنوز در اذهان کهنسالان و هم نسلان خوانین چنین داستان هایی روایت می شود ولی به نظر می رسد که با گذشت زمان این مقولات منفی کمرنگتر شده و جای خود را به مقولات مثبت می دهد.

توجه به تمدن و فرهنگ و آموزش در نزد بسیاری از خوانین دیده شده و حتی داستان های ناگوار فوق در زندگی خوانین برخی از طوایف نبوده یا خیلی کمتر دیده شده است. همچنین توجه به بهداشت و درمان و در بسیاری از موارد حمایت از رعایا و فقرا در دستور کار برخی از این حاکمان وقت بوده است. بنابراین امروزه می توان با فراغ بال و پژوهش جامع تر و مستقلانه تر وضعیت آن دوران را روشن ساخت و بدور از هر گونه تعصبات نژادی و قبیله ای درباره آنها سخن گفت و مقاله نوشت.

بطور مثال درباره امامقلی خان رستم ممسنی در جایی آمده است که وی به فهلیان ممسنی حمله نمود و آنجا را به تاراج برد و دست به خونریزی زد به گونه ای که در این تاراج آثار قلمی سیدمحمد ابطحی سوخت و از بین رفت.(حسن حبیبی فهلیانی، اثرهای پیش از تاریخ و دوران تاریخی، 1384).

و در جایی دیگر درباره همین خان و توجه اش به آموزش و بهداشت آمده که وی در سال 1303 شمسی در نوگک رستم حمامی عمومی بنا نهاد که خود درباره آن چنین گفته است: "یک باب حمام به طرز ایرانی برای اینکه بتوان غسل های واجب و مستحب را هم نمود ترتیب دادم و آنچه مردم طایفه رستم را دعوت به استحمام می کنم حاضر نشده و می گویند، چون پدران ما حمام نداشته و نمی رفته اند ما هم حمام نمی رویم و لازم نداریم،  این اقدام هم عقیم و بلانتیجه ماند."(تاریخ و جغرافیای ممسنی، نورمحمدمجیدی کرایی، 1371)

خوانین نیز مانند اکثر پروژه های جامعه شناختی و تاریخی دارای ویژگی ها و شرایط خاص منطقه ای به خود را دارند و در صورتی که خواسته شود از زاویه ارزشی و انسانی به این پروژه نگریسته شود باز این پروژه به رنگ خاکستری دیده می شود که در برخی مواقع این رنگ خاکستری به سیاهی می گراید ودر برخی مواقع به سپیدی. پس وقت آن است که امروز تاریخ نگاری جدیدی را در منطقه به عرصه نشر وارد کرد و به ابعاد مختلف قضیه توجه نمود.

ما می دانیم که سال های مدیدی نیست که از عرصه تاج و تخت خوانین بر منطقه می گذرد. هر چه زمان به درازا کشیده شود نگاه به تاریخ نگاه مستقلانه تر و بی طرفانه تری خواهد بود. اما با این حال بر آن شدیم تا در این شماره از فراسو درباره موقعیت آنها پرونده ای را باز نموده و وضعیت، ساختار و نقش آنها را قلمی و ثبت نماییم.

رویکردی که برای موشکافی و تحلیل این مساله، مطمح نظر ماست از دو طریق است: یکی نگاه از درون و دیگری نگاه از برون. در این پرونده تا جایی که در حوصله و فرصت نشریه بود هم از زبان و سخن آن خاندان حاکم وقت بر منطقه استفاده برده ایم و هم از نظر نویسندگان و ناظرین بر موقعیت حاکمیت خانخانی. بنابراین سعی شد کلیه جوانب امر مورد کنکاش قرار گیرد و از زوایای مختلف به آن چشم دوخته شود.

از این رو به سراغ تنی چند از آنها رفتیم که شرایط دیدار با آنها بر ما مهیا شد. برخی دیدارها کوتاه بود و برخی طولانی تر. اطلاعات و نقطه نظرات مختلفی از جنبه های سیاسی اجتماعی آن دوران بیان گردید که قضاوت و داوری درباره این مباحث بر عهده خوانندگان خواهد بود. 

در ادامه چکیده ای کوتاه از اطلاعات حاصل از این دیدارها و گفتگوها بدون هیچگونه ارزشگذاری و تایید و یا رد آنها می آید.

گفتگو با هوشنگ ایلامی:

پدرم موافق اصلاحات ارضی بود

  

طایفه دشمن زیاری از طوایف چندگانه ممسنی است که خوانین ایلامی بر این طایفه حکمرانی می کردند. مرحومان آقاخان

سردار ایرانی بازدید : 2517 یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 نظرات (2)
خوانین ممسنی از نگاه خوانین

اشاره

خوانین، زندگی و نقش آنها –خوب یا بد- جزئی از تاریخ و فرهنگ ماست. بنابراین بررسی نقش و جایگاه سیاسی-اجتماعی آنها در منطقه موجب شناخت و به تبع آن راهگشای بسیاری از درماندگی های اجتماعی است.

زندگی ایلی، با حاکمیت خان و ایلخان ده ها و صدها سال تاریخ و سنت فارس و منطقه ما را در برگرفته بود و همین کافی است تا نگاه ویژه ای به این مقوله تاریخی و جامعه شناختی داشته باشیم.

به نظر می رسد هر چه که با زمان حاکمیت خوانین بر منطقه فاصله می گیریم نوع نگاه مردم و کارشناسان اجتماعی به مقوله خان و حاکمیت خانخانی ملایم تر، قابل پذیرش تر و متفاوتر از قبل می شود. قبل تر نگاه به خان و مقوله خانخانی یاداور خشونت و ظلم و کشتار و... در ذهن ها بیشتر متبادر می شد و از ابعاد دیگر و متفاوت تر قضیه کمتر صحبت و بحث می شد. اما امروزه این نگاه تا اندازه ای با گذشته نه چندان دور متفاوت شده و از لحاظ های سیاسی، جامعه شناختی و حتی فرهنگی مورد کنکاش واقع می شود.

هنوز داستان های زیادی از ظلم برخی از خوانین در حق رعیت و مردم زیردستش شنیده می شود. هنوز از کشتن ملافلانی از متنفذین فلان طایفه توسط خان حاکم به واسطه ترس از قدرت گیری و نفوذش و یا... داستان ها بر جای مانده است. هنوز از رفتارهای غیر اخلاقی و ضدانسانی برخی از خوانین و خانزادگان وقت در قبال ناموس مردم یا برخی رعایا سخن به میان می آید. هنوز در اذهان کهنسالان و هم نسلان خوانین چنین داستان هایی روایت می شود ولی به نظر می رسد که با گذشت زمان این مقولات منفی کمرنگتر شده و جای خود را به مقولات مثبت می دهد.

توجه به تمدن و فرهنگ و آموزش در نزد بسیاری از خوانین دیده شده و حتی داستان های ناگوار فوق در زندگی خوانین برخی از طوایف نبوده یا خیلی کمتر دیده شده است. همچنین توجه به بهداشت و درمان و در بسیاری از موارد حمایت از رعایا و فقرا در دستور کار برخی از این حاکمان وقت بوده است. بنابراین امروزه می توان با فراغ بال و پژوهش جامع تر و مستقلانه تر وضعیت آن دوران را روشن ساخت و بدور از هر گونه تعصبات نژادی و قبیله ای درباره آنها سخن گفت و مقاله نوشت.

بطور مثال درباره امامقلی خان رستم ممسنی در جایی آمده است که وی به فهلیان ممسنی حمله نمود و آنجا را به تاراج برد و دست به خونریزی زد به گونه ای که در این تاراج آثار قلمی سیدمحمد ابطحی سوخت و از بین رفت.(حسن حبیبی فهلیانی، اثرهای پیش از تاریخ و دوران تاریخی، 1384).

و در جایی دیگر درباره همین خان و توجه اش به آموزش و بهداشت آمده که وی در سال 1303 شمسی در نوگک رستم حمامی عمومی بنا نهاد که خود درباره آن چنین گفته است: "یک باب حمام به طرز ایرانی برای اینکه بتوان غسل های واجب و مستحب را هم نمود ترتیب دادم و آنچه مردم طایفه رستم را دعوت به استحمام می کنم حاضر نشده و می گویند، چون پدران ما حمام نداشته و نمی رفته اند ما هم حمام نمی رویم و لازم نداریم،  این اقدام هم عقیم و بلانتیجه ماند."(تاریخ و جغرافیای ممسنی، نورمحمدمجیدی کرایی، 1371)

خوانین نیز مانند اکثر پروژه های جامعه شناختی و تاریخی دارای ویژگی ها و شرایط خاص منطقه ای به خود را دارند و در صورتی که خواسته شود از زاویه ارزشی و انسانی به این پروژه نگریسته شود باز این پروژه به رنگ خاکستری دیده می شود که در برخی مواقع این رنگ خاکستری به سیاهی می گراید ودر برخی مواقع به سپیدی. پس وقت آن است که امروز تاریخ نگاری جدیدی را در منطقه به عرصه نشر وارد کرد و به ابعاد مختلف قضیه توجه نمود.

ما می دانیم که سال های مدیدی نیست که از عرصه تاج و تخت خوانین بر منطقه می گذرد. هر چه زمان به درازا کشیده شود نگاه به تاریخ نگاه مستقلانه تر و بی طرفانه تری خواهد بود. اما با این حال بر آن شدیم تا در این شماره از فراسو درباره موقعیت آنها پرونده ای را باز نموده و وضعیت، ساختار و نقش آنها را قلمی و ثبت نماییم.

رویکردی که برای موشکافی و تحلیل این مساله، مطمح نظر ماست از دو طریق است: یکی نگاه از درون و دیگری نگاه از برون. در این پرونده تا جایی که در حوصله و فرصت نشریه بود هم از زبان و سخن آن خاندان حاکم وقت بر منطقه استفاده برده ایم و هم از نظر نویسندگان و ناظرین بر موقعیت حاکمیت خانخانی. بنابراین سعی شد کلیه جوانب امر مورد کنکاش قرار گیرد و از زوایای مختلف به آن چشم دوخته شود.

از این رو به سراغ تنی چند از آنها رفتیم که شرایط دیدار با آنها بر ما مهیا شد. برخی دیدارها کوتاه بود و برخی طولانی تر. اطلاعات و نقطه نظرات مختلفی از جنبه های سیاسی اجتماعی آن دوران بیان گردید که قضاوت و داوری درباره این مباحث بر عهده خوانندگان خواهد بود. 

در ادامه چکیده ای کوتاه از اطلاعات حاصل از این دیدارها و گفتگوها بدون هیچگونه ارزشگذاری و تایید و یا رد آنها می آید.

گفتگو با هوشنگ ایلامی:

پدرم موافق اصلاحات ارضی بود

  

طایفه دشمن زیاری از طوایف چندگانه ممسنی است که خوانین ایلامی بر این طایفه حکمرانی می کردند. مرحومان آقاخان

درباره ما
Profile Pic
چون دختر ایل زن به زیبایی نیست زیباست ولی فکر خودآرایی نیست در چابکـــــی و سوارکــــاری مردی همتای ‌زن ‌و ‌دختر‌ممسنی نیست -------------- گو لا له كو نا بالغه نه وقت حاله ئی دو شو نديدمش تی خوم دوساله . چه خشه سوار وابی بری و مالش بوس كنی گلَُپَلِش زر چشم كالش . پهلله سرخی شلال سر بر گ شونت تا پنج تير چاك نبره كس نی بسونه . ----------------------------- روز برفی تش بلیطی تو گلی یایش وخیر کنج چاله کتر سه و خلخلی یایش وخیر گرده و گلگ تکو شلشلی یایش وخیر او متیلل نصف شو کشک خردن زر جلی یایش وخیر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    مشکل امروز شما چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 630
  • کل نظرات : 145
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 575
  • آی پی امروز : 95
  • آی پی دیروز : 97
  • بازدید امروز : 1,188
  • باردید دیروز : 335
  • گوگل امروز : 9
  • گوگل دیروز : 10
  • بازدید هفته : 4,040
  • بازدید ماه : 7,100
  • بازدید سال : 38,674
  • بازدید کلی : 1,395,133
  • کدهای اختصاصی