فرهنگ وتاریخ ممسنی را دزدیدند چرا در خوابیم؟

. در سه دهه گذشته و قبل از انقلاب همین عشایر قند را با گونی می خریدند و نانشان را از زمینهایی که اکنون به جهت ندانم کاریهای مسئولین امور مربوطه این کشور در گذشته و حال رها شده است( در گذشته هدف نابودی بود و در این دوره نشناختن مسئله عشایر و بیراهه رفتن در کمکهای بیشماری که انجام دادند) در می آوردند. حال تو بگو زمین هم نباشد مگر آبا و اجدادشان با بلوط زندگی نمی کردند. تازه آن موقع پول نفت و ذخایر زیر زمینی هم نبود. عشایر ضمن خودکفایی به دولت مالیات می داد و از تولیداتش صادر هم می نمود.بگذاریم و بگذریم...... باز هم به قول بچه های جدید ای ول به من «اردکانی لر شده» فرهیختگان ممسنی، ای کسانی که در طول این سی سال در هر شهر و دیاری که پا گذاشته ام از مدیران سطح عالی آنجا را از شماها دیده ام. چرا فرهنگ خودمان را رها کرده ایم. آیا تا بحال فکر کرده اید که تاریخ و فرهنگ ما را اطرافیان چگونه ( نگوییم غارت) به قول بچه های جبهه تک زده اند. بابا ، اینها حتی ساز و نقاره ما را در تلویزیون به نام خود نشان دادند. سرزمین خود را دیار آریو برزن نامیدند.بازی های محلی ما را بردند. نقوش قالی ما را در فرهنگ خود ثبت کردند. این یک گروه. به سمت همسایه دیگر برویم. یکی از نویسندگان سپیدان در کتاب دانش بومی دامپروری یا دام پزشکی خود( تردید دارم) نوشته در دشمن زیاری سپیدان ..... مگر چند روستای ما جزء سپیدان شده است که اینطور ما غارت می شویم. مگر علل جنگ تامرادی(تامرادی1و2) و دورگ مدو سرزمین ممسنی و جریان بوشهری نبود که امام قلی خان به اقوام مادری اش در بویراحمد متوسل گردید تا با دولت بجنگد. به کتابها و پایان نامه های برخی از دانشجویانشان مراجعه کنید ببینید چه نوشته اند. مرحوم کردی انصاری کجایی بود؟ سیاهپور کجایی بود؟ دیگر یارانشان کجایی بودند. تنگ گجستان و تامرادی جزء خاک کدام شهرستان یا استان بوده است. بگذریم که به دلیل سهل انگاری و گاه به عمد مسولان به خصوص نمایندگان ما که برخی از آنان دستی در تجزیه ممسنی هم داشتند، برخی از این مناطق الآن از منطقه جدا شده است. منظورم انفکاک رستم نیست. من در کل ممسنی( قلمرو ایل ممسنی را می گویم ) من از درد جدایی کمهر و کاکان و دشت روم و... می نالم. قلمرو ممسنی در دوران ساسانیان به گفته صفی نژاد100*80 فرسنگ بوده است. عزیزان به خود آیید و از جوانب مختلف نگذارید، گذشته اتان فراموش و تکه و پاره شود. عده ای کار کرده اند. با تمام نواقصاتی که دارند، کار مقدسی هستند. شما ببینید دو نفری که اولین بار پیرامون ممسنی نوشتند ، دو خانم بودند. یکی سهیلا شهشهانی که با نوشتن پایان نامه اش در خصوص ممسنی به گوشه ای از انگاره های فرهنگی ممسنی اشاره نمود هرچند، بیشتر آبرو ریزی بود تا معرفی. خانم دیگری که اگر اشتباه نکنم در موقع نوشتن اولین کتابش یک مربی پرورشی بود، و بزرگ شده شهر بود، رنج زحمت به خود داد و روستاها را طی طریق می نمود تا کتاب خود را نوشت و آن کسی جز سرکار خانم اعظم مسلمی نبود. آقای فهلیانی هم زحمات زیادی کشیدند و دیگران. اما پیرامون ساختارهای زندگی عشایر ممسنی چه کسی کار کرده است. پایان نامه یکی از کسانی را که لیسانس خود را در دانشگاه تهران اخذ کرده بود، و سالها هم جزء رجال سیاسی منطقه شد و چند باری هم کاندیدای نمایندگی مجلس شد، خواندم. خدا کند ، اشتباه کرده باشد. یعنی منظورم این است که به عمد و به قصد ماسمالی این کار را نکرده باشد. استادش که الان بازنشسته است اما من با ایشان تماس دارم، در حدود دوسه صفحه ای که از ایشان آورده بود، من 11 مورد اشتباه فاحش گرفتم وبنا براین هر اشتباه را در یک صفه اما جمعاً سیزده صفحه فقط بر آن دو صفحه شرح نوشتم. مثلاً نقشه ای از ممسنی ترسیم کرده بود و همسایه بکش را لرهای حیات داودی آورده بود. یعنی منطقه ماهور و آدمهایش از صفحه تاریخ مصور ایشان محو شدند. یا در نقطه گذاری عشایر عالشاهی جاوید را درست در نقطه ای کنار امیر ایوب گذاشته بود و سادات مختاری( دلی قاید شفیع ) را در تنگ لله جاداده بود. بگذریم. مگر ما زندگی عشایری نداشتیم. آیا پرداختن به سابقه تاریخی خود بدون آشنایی با زندگی ایلی و روستایی ممکن است. ای برادر کوچک شما قبلاً هم در وبلاگم مختصر گفته ام در نظر دارم این قدم را در آینده بر دارم اگر شماها مرا یاری کنید به خصوص پیرمردان این افتخاران ایل ممسنی. کتاب حول فصول زیر است.سابقه تاریخی ،قلمرو ایلی، مسکن ایلی،اوضاع جغرافیایی و طبیعی، ساختار اجتماعی، ساختار سیاسی، مبانی قشربندی و نظامهای بهره برداری، دانش بومی جنگل و مرتع، طب سنتی، بازیهای سنتی ، دامپروری و دامپزشکی، صنایع دستی و.... بنا بر این از همه فرهیختگان ممسنی( اعم از تحصیل کردگان و بزرگانیی که از قدیم اطلاعاتی دارند با نام و نشان مرا یاری نمایند. تمام اسناد و مدارک پس از اسکن برگردانده خواهد شد. www.persianblog.ir j_yosefi1@ofogh.net با تشکر جلال یوسفی